برداشت از طعم دهنده های غذاها یا نوشیدنی ها منعکس کننده اطلاعات به دست آمده از آوران های حسی متعدد ، از جمله فیبرهای چشایی ، بویایی و حسی تنی است. اگرچه ادراک عطر و طعم از ادغام مرکزی ورودی های حسی متعدد ناشی می شود ، اما می توان روش های مختلفی را که به عطر و طعم کمک می کنند ، تشخیص داد ، به ویژه هنگامی که توجه به ویژگی های حسی خاص جلب می شود.
با این وجود ، تجربیات ما از عطر و طعم یک غذا یا نوشیدنی به طور همزمان از یک برداشت کلی واحد برخوردار است. تحقیقات با هدف درک مکانیسم های این ادراک یکپارچه از عطر و طعم ، در بیشتر موارد ، نسبتاً جدید است.
با این حال ، مطالعات روانشناختی ، تصویربرداری عصبی و نوروفیزیولوژیک در ارتباط متقابل حسی متغیر درگیر در درک عطر و طعم شروع به ارائه درکی از فعالیت یکپارچه سیستم های حسی می کند که چنین ادراکات واحدی را ایجاد می کنند ، و از این رو مکانیسم هایی است که توسط این سیگنال ها “عملکردی متحد وقتی از نظر آناتومی جدا شد ”
در اینجا ما این تحقیق اخیر در مورد ادغام بو و طعم را مرور می کنیم و مدلی از فرآوری عطر و طعم را پیشنهاد می دهیم که به تجربه قبلی با ترکیب خاصی از ورودی های حسی ، همزمانی زمانی و مکانی و تخصیص توجه بستگی دارد.
ما پیشنهاد می کنیم که ادراک عطر و طعم به فرآیندهای عصبی رخ داده در مناطق کم حسی مغز ، از جمله انسولای قدامی ، ناحیه پیشانی ، قشر قدامی سینگولات و همچنین به تعامل این “شبکه عطر و طعم” حسی با سایر هترومودال بستگی دارد. مناطقی از جمله قشر جداری خلفی و احتمالاً قشر جلوی پیشانی جانبی شکمی.
اگر مقاله برای شما مفید است ، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
منبع:
https://link.springer.com/article/10.1007/s00221-005-2376-9